مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • دسوقیه |
  • دسوقی | ابراهیم بن ابی‌مجد قریشی هاشمی (633-676 ق / 1235-1277 م)، ملقب به ابوالعینین، از مشایخ برجستۀ صوفیه در سدۀ 7 ق / 13 م در مصر، که طریقۀ ابراهیمیه یا دسوقیه یا برهانیه منسوب به او ست.
  • دسکره |
  • دسته گردانی |
  • دستور زبان فارسی | بررسی و توصیف ویژگیها و قوانین حاکم بر ساختمان زبان فارسی، یا بیان قوانین درست نوشتن و درست سخن‌گفتن در این زبان.
  • دستگرد | یا دستکرت، اصطلاحی مربوط به زمینهای اربابی و سلطنتی در زبان پهلوی؛ همچنین نام چند موضع جغرافیایی.
  • دستگاه شمار |
  • دستگاه | کلیدی‌تریـن مفهـوم نظـری ـ عملـی در موسیقـی کلاسیک معاصر ایران، ناظر بر نظام مایگی و فرم نوبتی. این ابزار مفهومی در موسیقی کلاسیک آذربایجانی، به‌عنوان مهم‌ترین خویشاوند موسیقی دستگاهی ایران، نیز در همین دو معنا به کار می‌رود.
  • دستان |
  • دساتیر |
  • دژکوه | یا شاه‌دِز، دژی کوهستانی و استوار در نزدیکی شهر اصفهان که در سدۀ 5 ق / 11 م از پناهگاههای مهم اسماعیلیان بوده است.
  • دژ، |
  • دزفول، مسجد جامع | مسجدی واقع در میدان امام خمینی (فلکه) دزفول. هستۀ مرکزی مسجد صحنی به ابعاد تقریبی 5 / 27×26 متر است (امام، مسجد ... ، 15) که از دو سمت شمالی و غربی محاط با دیوار، از سمت شرقی محدود به رواق، و از سمت جنوب محدود به شبستان است. ساختار هر 4 وجه مشابه هم است: طاقی بزرگ در میان و دو طاق کوچک در هریک از طرفین؛ با ای...
  • دزفول | شهرستان و شهری در استان خوزستان.
  • دزداب |
  • دز، | از مهم‌ترین شاخه‌های رودخانۀ کارون، جاری در استانهای لرستان و خوزستان، و نیز نام سدی در شمال شرقی شهر دزفول.
  • دریای نور | از مشهورترین و بزرگ‌ترین الماسهای جهان که در بانک مرکزی ایران نگهداری می‌شود. وزن آن 182 قیراط است و بزرگ‌ترین الماس صورتی جهان به شمار می‌آید ( نک‍ : مین، 1000-1004؛ «بزرگ‌ترین ... »1، npn.).
  • دریای سیاه | یا بحر پونتوس / بنطس / نیطس / نیطوس، حوضۀ آبریز بزرگی در جنوب شرقی اروپا. پیرو برخی از دیدگاهها، اگر دوپارگی اروپایـی ـ آسیایی روسیه لحاظ نشود، دریای سیاه در منتهای جنوب شرقی اروپا قرار می‌گیرد.
  • دریای سرخ | ریایی واقع در جنوب ‌غربی آسیا، حد‌فاصل دو قارۀ آسیا و افریقا. دریای سرخ در غرب شبه‌جزیرۀ عربستان ــ شامل دو کشور عربستان سعودی و یمن ــ و نیمۀ شمالیِ شرق افریقا ــ از شمال به جنوب شامل کشورهای مصر، سودان، اریتره و جیبـوتی ــ واقـع شده است.
  • دریانوردی | فعالیت دیرین انسانی با کشتی برای اکتشاف، سفر، یافتن سکونتگاههای تازه، حمل بار و تجارت، و جنگ، در رودخانه‌ها و دریاها. بی‌تردید، بشر پیش از اختراع چرخ به کشتی‌رانی دست پیدا کرده بود.
  • دریابیگی | عنوانی که برای فرماندهان نیروی دریایی و همچنین سنجق‌بیگیهای ایالت قپودان پاشا، در دورۀ عثمانیان به کار می‌رفته است. در ایران نیز این عنوان در دوره‌های افشاریه، زندیه و قاجاریه به فرماندهان نیروی دریایی در خلیج‌فارس و دریای مازندران، که حکومت بندرهای کرانه‌های ایرانی این آبها را بر عهده داشتند، اطلاق می‌شده اس...
  • دره نادره | عنوان کتابی در تاریخ فرمانروایی نادر شاه افشار، نوشتۀ میرزا محمدمهدی‌ خان استرابادی (نک‍ : ه‍ د، استرابادی)، منشی نادر شاه.
  • دره شهر | شهرستان و شهری در استان ایلام.
  • درهم |
  • دره شوری | طایفه‌ای بزرگ از ایل قشقایی که در گذشته زندگی کوچ‌گردی داشتند. آنان در تابستانها به ییلاق، در حدود شمال سمیرم و خیرآباد گندمان، هم‌مرز بختیاریها، و در زمستانها به قشلاق، اطراف کازرون و ماهور (میلاطون) تا کناره‌های رودخانۀ زهره در بهبهان کوچ می‌کردند (قهرمانی، 67؛ فرمانفرما، 2 / 839).
  • دره التاج |
  • درویش عبدالمجید طالقانی | نامورترین خوش‌‌نویس قلمِ شکسته‌نستعلیق سدۀ 12 ق / 18 م ایران. او در حدود سال 1150 ق / 1737 م در طالقان قزوین دیده به جهان گشود و در جوانی به اصفهان رفت. شهرت وی به «درویش» به‌سبب پیوستنش به سلسلۀ درویشان بود (آذر، 415).
  • درویش خسرو |
  • درویش، غلامحسین | غلامحسین، ملقب به درویش خان و «یا پیرجان»، آهنگ‌ساز مبتکـر و نـوازندۀ بـزرگ تار و سه‌تارِ عصر مشروطـه (1251- 1305 ش / 1872-1926 م). اشتهار غلامحسین درویش به «یا پیرجان» به‌واسطۀ تکیه‌کلام همیشگی‌اش در خطاب قراردادن دوستان بود (خالقی، سرگذشت ... ، 198).
  • درویش | اصطلاحی در تصوف، و در لغت به معنای فقیر و نادار. درویش در برخی دوره‌ها، به‌ویژه در شرق ایران و در تصوف خراسان، به همۀ صوفیان اطلاق می‌شد و در برخی دوره‌های دیگر، عنوانی مصطلح برای گروهی از آنان بود که با ویژگی اصلی فقر و ناداری شناخته می‌شدند.
  • دروز | فرقه‌ای منشعب از اسماعیلیان فاطمی، قائل به الوهیت الحاکم بامرالله، خلیفۀ فاطمی.
  • درنابازی |
  • درن |
  • در المنثور |
  • درگز | شهر و شهرستانی در شمال خاوری استان خراسان رضوی.
  • درکات |
  • درقاویه | (جمع: درقاوه) طریقه‌ای در تصوف که ابوعبدالله محمد عربی بن احمد درقاوی آن را در سدۀ 12-13 ق / 18- 19 م به‌عنوان شعبه‌ای از شاذلیه در مغرب بنا نهاد.
  • درقاوی |
  • درفش |
  • درعیه | شهری کوچک در 20کیلومتری شمال غربی ریاض و نخستین مرکز حکومت آل‌سعود.
  • درعه | نام رود، شهر و همچنین یکی از اقلیمهای کشور مغرب در گذشته. درعه بلندترین رود مغرب است که از پیوستن دو رود دیگر که از کوههای اطلس علیا یا بنابر منابع کهنْ کوه دَرَن سرچشمه می‌گیرند، تشکیل می‌شود و پس از طی مسافتی حدود 100‘1 کمـ در مسیر شرق به غرب، در شمال شهر طان‌طانِ کنونی به اقیانوس اطلس می‌ریزد (ابوعبید، 155...
  • دردیر | ابوالبرکات احمد بن محمد بن احمد عدوی منفلوطی مصری ازهری عثمانی (1127-1201 ق / 1715-1787 م)، فقیه مالکی و مؤسس شاخۀ دردیریه از طریقۀ خلوتیه.
  • درد | خواجه‌ میر (1133-24 صفر 1199 ق / 1721-6 ژانویۀ 1785 م)، پسر محمدناصر دهلوی، متخلص به درد، صوفی، نویسنده و شاعر نامدار هندی و یکی از بزرگان ادبیات اردو.
  • درختان مقدس | درختانی که از دیرباز به سببهای گوناگون در ذهنیت فرهنگی مردم سرزمینهای جهان، قداست و تبرک یافته‌اند.
  • درجزین | یا درگزین، نام شهر و ناحیه‌ای کهن، و امروزه نام روستا و نام دو دهستان به نامهای درجزین سفلا و درجزین علیا در شهرستان رزن، واقع در شمال خاوری استان همدان.
  • دربند، شهر | شهری کهن واقع در جنوب شرقی جمهوری خودمختار داغستان، در کرانۀ غربی دریای مازندران. این شهر با جمعیتی بیش از 300‘122 تن (2016 م / 1395 ش)، در باریکه‌ای ساحلی میان دریای مازندران و رشته‌کوههای قفقاز جای دارد («دربند»1، npn.).
  • درب امام | امامزاده، یا امامزاده زین‌العابدین، از مجموعه‌های آرامگاهی در اصفهان، که در دورۀ جهانشاه قراقویونلو (839- 872 ق / 1435-1467 م) ساخته شده، و در دوره‌های صفویه (905-1165 ق / 1500-1752 م)، قاجاریه (1210-1344 ق / 1795-1925 م) و معاصر، ساختمان‌سازیها، تعمیرات و تزییناتی در آن صورت گرفته است.
  • درایه | از شاخه‌های علوم حدیث که در آن دربارۀ اقسام حدیث، اعتبارسنجی آنها، مسائل فرعی مربوط به اعتبارسنجی مانند طرق تحمل حدیث، و اصطلاحات مورد استفاده در نقد رجالی سخن می‌رود. به عبارت کوتاه، علم درایه پیکره‌ای از اصطلاحات در پیوند با یک دستگاه طبقه‌بندی و اعتبارسنجی بر‌پایۀ این طبقه‌بندی است و کارکرد آن در نقد شکلی ...
  • درانی، خاندان | سلسله‌ای که احمد شاه افغان، ملقب به دُرِّ دوران، در قسمتی از صفحات شرق ایران که بعداً به افغانستان موسوم شد، بنیاد کرد. نیاکان احمد، از تیرۀ سدوزایی ابدالیان، در مُلتان متوطن بودند. در خردی همراه پدرش، زمان خان، به قندهار رفت و سپس در هرات خانه کرد.
  • درانی، ایل |

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: